سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :99
بازدید دیروز :12
کل بازدید :173928
تعداد کل یاداشته ها : 180
103/9/7
10:19 ص
موسیقی

هزار و سیصد و هشتاد هشت نام یک سال است. 

سال انتخابات ایران . سال موسوی و هوادارانش. سال فتنه. سال نا امیدی . سالی که به گفته آمار تعداد طلاق ها و افراد سیگاری در آن بشدت رشد کرد. 

من هم در این سال سیگاری شدم. تمام اشتباهات زندگیم رو در این سال انجام دادم. شاید بهتر باشه بگم بخش بزرگی از اشتباهات زندگیمو در این سال انجام دادم. 

ولی نمی دونم چرا؟

1388 ویژگی های عجیبی داشت انگار هر چیز کوچکی قابل تبدیل شدن به بحرانی بزرگ بود . مردم امیدشوون رو از دست داده بودند. زندگی من هم به مانند قایقی که بر پهنه آرام دریاچه در حال حرکت بود ناگهان طعمه حوادث مهیبی شد . آنقدر سریع همه چیز رخ داد که الان هم هر چقدر فکر می کنم نمیتوانم تمام جزییات رو به خاطر بیارم.

انگار مردم از همه چیز فرار می کردند. من هم فرار می کردم . سوار هر چیزی که جلوم سبز می شد می شدم و خودم رو از این کوچه به اون کوچه می انداختم. آنقدر ادامه دادم تا دیگه آدرسمو گم کردم. 

با اینکه همیشه انسان اخلاقی و حتی محتاطی بودم ولی سال 1388 هیچ چیزی از خودم نپرسیدم و فقط به جلو رفتم.

آخرای سال بود که متوقف شدم و شروع کردم به پرس و جو. من کجام ؟ اینجا چکار می کنم؟. 

ولی به قولی دیگه بخواهی هم فایده نداره.

چه می شه کرد با این زندگی


96/10/23::: 2:46 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ پسرک خانه ای داشت بروی خر پشته